بِسْمِ اللَّهِ الرَّحْمَنِ الرَّحِیمِ
اَلسَّلامُ عَلَیکمْ یا اَهْلَ بَیتِ النُّبُوَّة
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
وَلَقَدْ کَتَبْنَا فِی الزَّبُورِ مِن بَعْدِ الذِّکْرِ أَنَّ الْأَرْضَ یَرِثُهَا عِبَادِیَ الصَّالِحُونَ
و در حقیقت، در زبور پس از تورات نوشتیم که زمین را بندگان شایسته ما به ارث خواهند برد.
امیرالمومنین (علیه السّلام) :
چقدر شایسته است که انسان در ساعتی از زندگی خود از مشغولیت های زندگی چشم بپوشد و به حساب نفس خود برسد و درآنچه که در روز و شب خود به دست آورده و یا از کف داده، اندیشه نماید.
غررالحکم ، ح۴۷۴۹
ویژه نامه ولادت حضرت زینب کبری سلام الله علیها
تفسیر صفحۀ ۵۱ قرآن کریم- سورۀ آل عمران- آیۀ ۱۰- تفسیر نور:
«إِنَّ الَّذِینَ کَفَرُوا لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ مِنَ اللَّهِ شَیْئاً وَ أُولئِکَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ» همانا کسانی که کفر ورزیدند، نه اموالشان و نه فرزندانشان در برابر (عذاب) خدا (در قیامت) هیچ به کارشان نمیآید و آنان خود هیزم و سوخت آتشند.
نکتههای سورۀ آل عمران- آیۀ ۱۰:
«وَقُودُ» به معنای مادّۀ سوختنی است.
وسیلۀ آتش زایی دوزخ دو چیز است:
سنگها و انسانها «وَقُودُهَا النَّاسُ وَ الْحِجارَةُ» « بقره، ۲۴» خصلتها و افکار و اعمال، هویّت انسان را دگرگون میکند و انسان به سوخت آتش تبدیل و خود عامل سوختن خود میشود.
غیر او هیچ کس، نه در دنیا و نه در آخرت، نیازهای واقعی انسان را تأمین نمیکند و انسان در هر حال به او نیازمند است.
پیامهای سورۀ آل عمران- آیۀ ۱۰:
۱. به مال و فرزند مغرور نشوید. دلبستگی به غیر خدا هر چه باشد، محکوم است. «لَنْ تُغْنِیَ عَنْهُمْ أَمْوالُهُمْ وَ لا أَوْلادُهُمْ»
۲. کفر، انسان را از مدار انسانیّت خارج و در حدّ اشیای مادّی و طبیعی پایین میآورد. «أُولئِکَ هُمْ وَقُودُ النَّارِ»
تفسیر صفحۀ ۵۱ قرآن کریم- سورۀ آل عمران- آیۀ ۱۱- تفسیر نور:
«کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ الَّذِینَ مِنْ قَبْلِهِمْ کَذَّبُوا بِآیاتِنا فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ وَ اللَّهُ شَدِیدُ الْعِقابِ» (شیوۀ کفّار) مانند روش فرعونیان و کسانی است که پیش از آنها بودند، آیات ما را تکذیب کردند، پس خداوند آنها را به (کیفر) گناهانشان گرفت. و خدا سخت کیفر است.
پیامهای سورۀ آل عمران- آیه ۱۱:
۱. بعد از بیان کلّیات، بیان نمونهها لازم است. «کَفَرُوا»، «کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ»
۲. تکیه بر قدرت مادّی، مال و اولاد، شیوۀ فرعون است. «کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ»
۳. تاریخ و تجربۀ گذشتگان، بهترین درس است. «کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ ...»
فرعون و آل فرعون که قهرمان قدرت و زور بودند، در برابر قهر خداوند نتوانستند لحظهای مقاومت کنند، شما به این مال و قدرت اندک خود ننازید.
۴. گاهی نقش اطرافیان طاغوت از خود طاغوت کمتر نیست. «کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ»
۵. گناه بد است، ولی بدتر از آن عادت به گناه و روحیّۀ گناه است. «کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ وَ ...»
۶. خصلتها، شیوهها و اعمال و گناهان مشابه، جزا و پاداش مشابه دارد. «کَدَأْبِ آلِ فِرْعَوْنَ»
۷. عامل هلاکت امّتها، گناهان آنان بوده است. «فَأَخَذَهُمُ اللَّهُ بِذُنُوبِهِمْ»
۸. آنجا که گناه جزو روحیّه و عادت شد، عقوبت پروردگار سخت است. «کَدَأْبِ»، «شَدِیدُ الْعِقابِ»
تفسیر صفحۀ ۵۱ قرآن کریم- سورۀ آل عمران- آیۀ ۱۲- تفسیر نور:
«قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ وَ تُحْشَرُونَ إِلی جَهَنَّمَ وَ بِئْسَ الْمِهادُ» به کسانی که کافر شدند بگو: به زودی شکست میخورید و به سوی جهنّم رانده میشوید و چه بد جایگاهی است.
نکتههای سورۀ آل عمران - آیۀ ۱۲:
شأن نزول- سورۀ آل عمران- آیۀ ۱۲
چنان که در تفاسیر مجمع البیان و کبیر و مراغی آمده است: وقتی مسلمانان در سال دوّم هجری در جنگ بدر پیروز شدند، گروهی از یهود گفتند: این پیروزی نشانۀ صدق محمّد صلی اللَّه علیه و آله است، چون در تورات آمده است: او بر دشمنانش پیروز میشود.
گروهی دیگر از یهود گفتند: عجله نکنید، شاید در جنگهای دیگر شکست بخورد.
وقتی در سال سوّم، جنگ احد پیش آمد و مسلمانان شکست خوردند، این گروه از یهودیان خوشحال شدند.
آیه نازل شد که زود قضاوت نکنید، در آیندۀ نزدیک شما شکست میخورید.
طولی نکشید که مسلمانان، یهود بنی قریظه و بنی نضیر مدینه را درهم شکستند و در فتح مکّه نیز مشرکان را از بین بردند.
پیامهای سورۀ آل عمران- آیۀ ۱۲:
۱. دلداری مؤمنان و تهدید کفّار، نشانۀ رهبری صحیح و ایمان به هدف است. «قُلْ لِلَّذِینَ کَفَرُوا سَتُغْلَبُونَ»
۲. یکی از معجزات قرآن، پیشگویی های صادق آن است. «سَتُغْلَبُونَ»
۳. حق، پیروز و کفر، محکوم به شکست است. «سَتُغْلَبُونَ»
۴. با شایعات و تبلیغات دشمن، برخورد کنید. «سَتُغْلَبُونَ»
۵. از شکستهایی نگران باشید که به جهنّم منتهی میشود، و الّا در هر جنگی احتمال شکست وجود دارد. «سَتُغْلَبُونَ وَ تُحْشَرُونَ إِلی جَهَنَّمَ»
تفسیر صفحۀ ۵۱ قرآن کریم- سورۀ آل عمران- آیۀ ۱۳- تفسیر نور:
«قَدْ کانَ لَکُمْ آیَةٌ فِی فِئَتَیْنِ الْتَقَتا فِئَةٌ تُقاتِلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ وَ أُخْری کافِرَةٌ یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ رَأْیَ الْعَیْنِ وَ اللَّهُ یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یَشاءُ إِنَّ فِی ذلِکَ لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصارِ» به یقین در دو گروهی که (در جنگ بدر) با هم روبهرو شدند، برای شما نشانه (و درس عبرتی) بود. گروهی در راه خدا نبرد میکردند و گروه دیگر که کافر بودند (در راه شیطان و هوس خود) کفّار به چشم خود مسلمانان را دو برابر میدیدند (و این عاملی برای ترس آنان میشد) و خداوند هر کس را بخواهد به یاری خود تأیید میکند. همانا در این امر برای اهل بینش، پند و عبرت است.
نکتههای سورۀ آل عمران- آیۀ ۱۳:
این آیه مربوط به جنگ بدر است که دو گروهِ مسلمانان و کفّار در برابر یکدیگر قرار گرفتند.
در این نبرد تعداد مسلمانان سیصد و سیزده نفر بود که هفتاد و هفت نفر آنها از مهاجرین و دویست و سی و شش نفر از انصار بودند.
پرچمدار مهاجرین حضرت علی علیه السلام و پرچمدار انصار سعد بن عباده بود.
مسلمانان هفتاد شتر، دو اسب، شش زره و هشت شمشیر داشتند،
ولی لشکر کفر بیش از هزار رزمنده و صد اسبسوار داشت.
مسلمانان در آن جنگ با دادن بیست و دو شهید، ۱۴ نفر از مهاجرین و ۸ نفر از انصار بر دشمن کافر با ۷۰ کشته و ۷۰ اسیر پیروز شدند.
جنگ بدر با پیشبینی قبلی انجام نشد. هدف، مصادرۀ اموال کفّار به تلافی مصادرۀ اموال مسلمین مهاجر از مکّه بود که به جنگ و برخورد نظامی انجامید. «فِی فِئَتَیْنِ الْتَقَتا»
آیا آیۀ ۴۴ سورۀ انفال با آیۀ ۱۳ سوره ی آل عمران با هم منافات ندارند؟
در این آیه میخوانیم که کفّار، مسلمانان را دو برابر دیدند «یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ» در حالی که در آیۀ ۴۴ سورۀ انفال میخوانیم: مسلمانان در چشم کفّار کم جلوه کردند «یُقَلِّلُکُمْ فِی أَعْیُنِهِمْ» چگونه چنین چیزی ممکن است؟
در پاسخ باید گفت: در آغاز جنگ، مسلمین را کم دیدند تا جرأت هجوم پیدا کنند و از کفّار مکّه کمک نخواهند، ولی در هنگام جنگ، آنان را زیادی دیدند و خود را باختند. بنابراین کم دیدن و زیاد دیدن در دو مرحله و دو زمان بود، لذا تناقضی نیست. «تفسیر صافی»
پیامهای سورۀ آل عمران- آیۀ ۱۳:
۱. هدف جنگ باید خدا و دین خدا باشد. «فِی سَبِیلِ اللَّهِ»
۲. رزمندگان مسلمان دارای یک هدف هستند. «فِئَةٌ تُقاتِلُ فِی سَبِیلِ اللَّهِ» (ولی رزمندگان کافر هر کدام برای هدفی به جنگ آمده اند.)
۳. آنجا که خدا بخواهد دیدها، برداشت ها و افکار عوض میشود. با همین چشم همین جمعیّت را دو برابر میبیند. «یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ رَأْیَ الْعَیْنِ»
۴. یکی از امدادهای غیبی، ایجاد رُعب در دل دشمنان است. «یَرَوْنَهُمْ مِثْلَیْهِمْ»، «وَ اللَّهُ یُؤَیِّدُ»
۵. جنگ بدر نشان داد که ارادۀ خداوند بر ارادۀ خلق غالب، و تنها امکانات مادّی، عامل پیروزی نیست. «یُؤَیِّدُ بِنَصْرِهِ مَنْ یَشاءُ»
۶. گرچه خداوند هر کس را بخواهد یاری میکند «مَنْ یَشاءُ» ولی شرط یاری آن است که مردم در مقام نصرت دین او بپاخیزند. «فِی سَبِیلِ اللَّهِ» در جای دیگر نیز میفرماید:«ان تنصروا اللَّه ینصرکم»، «محمّد، ۷»
۷. هدف از بیان تاریخ باید عبرت و پندگیری باشد. «لَعِبْرَةً»
۸. گرچه حوادث برای همه مایۀ پند و عبرت است «کانَ لَکُمْ آیَةٌ» ولی درس گرفتن از نشانهها، بصیرت و بینش میخواهد. «لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصارِ»
۹. کسانی که از جنگ بدر درس نگیرند، صاحب بصیرت نیستند. «لَعِبْرَةً لِأُولِی الْأَبْصارِ»
تفسیر صفحۀ ۵۱ قرآن کریم- سورۀ آل عمران- آیۀ ۱۴- تفسیر نور:
«زُیِّنَ لِلنَّاسِ حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِینَ وَ الْقَناطِیرِ الْمُقَنْطَرَةِ مِنَ الذَّهَبِ وَ الْفِضَّةِ وَ الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ وَ الْأَنْعامِ وَ الْحَرْثِ ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» عشق و علاقه به زنان و فرزندان پسر و اموال زیاد، از طلا و نقره و اسبان ممتاز و چهارپایان و کشتزارها که همه از شهوات و خواستههای نفسانی است، در نظر مردم جلوه یافته است، (درحالیکه) اینها بهرهای گذرا از زندگانی دنیاست و سرانجام نیکو تنها نزد خداوند است.
نکتههای سورۀ آل عمران- آیۀ ۱۴:
«الْقَناطِیرِ» جمع «قنطار» به معنای مال زیاد است و آمدن کلمۀ «الْمُقَنْطَرَةِ» به دنبال آن، برای تأکید بیشتر است. نظیر اینکه بگوییم: آلاف و الوف، هزاران هزار.
«الْخَیْلِ» به معنای اسب و اسب سوار، هر دو آمده است و «الْمُسَوَّمَةِ» یعنی نشاندار.
اسبهایی که به خاطر زیبایی اندام و یا تعلیمی که میدیدند، دارای برجستگیهای خاصّی میشدند، به آنها «الْخَیْلِ الْمُسَوَّمَةِ» میگفتند.
جلوه کردن دنیا در نظر انسان، گاهی از طریق خیالات شخصی و گاهی از سوی شیطان و گاهی از جانب اطرافیان متملّق صورت میگیرد.
از طریق اوهام شخصی:
«یَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ یُحْسِنُونَ صُنْعاً»، « کهف، ۱۰۴» و «فَرَآهُ حَسَناً»، « فاطر، ۸»
و از سوی شیطان: «زَیَّنَ لَهُمُ الشَّیْطانُ أَعْمالَهُمْ»، « انعام، ۴۳»
و از طرف اطرافیان متملّق «زُیِّنَ لِفِرْعَوْنَ سُوءُ عَمَلِهِ»، «غافر، ۳۷»
مصادیق جلوههای دنیا که در آیۀ ذکر شده، با توجّه به زمان نزول آیه است و میتواند در هر زمانی مصادیق جدیدی داشته باشد.
طلا و نقره، کنایه از ثروتاندوزی، و اسب کنایه از مرکب و وسیلۀ نقلیّه است.
با اینکه خداوند زینت بودن مال و فرزند را پذیرفته است «الْمالُ وَ الْبَنُونَ زِینَةُ الْحَیاةِ الدُّنْیا»، «کهف، ۴۶» پس چرا این آیه در مقام انتقاد است؟
زینت بودن چیزی، غیر از دلبستگی به آن است. در این آیه انتقاد از دلبستگی شدید است که از آن به «حُبُّ الشَّهَواتِ» تعبیر میکند.
کلمۀ «الْبَنِینَ» شامل دختران نیز میشود، نظیر اینکه میگوییم: عابرین محترم از پیادهرو حرکت کنند که شامل زنان عابر نیز میشود.
امام صادق علیهالسّلام با استناد به «حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ...» فرمودند: مردم در دنیا و آخرت از چیزی بیشتر از زنان لذّت نمیبرند... اهل بهشت نیز بیش از هر چیز به نکاح تمایل دارند تا خوردنیها و آشامیدنیها. «کافی، ج ۵، ص ۳۲۱»
این روایت دلیل تقدّم «النِّساءِ» را بر دیگر موارد بیان میکند.
پیامهای سورۀ آل عمران- آیۀ ۱۴:
۱. علاقۀ طبیعی به مادّیات، در نهاد هر انسانی وجود دارد، آنچه خطرناک است فریب خوردن از زینتها و جلوههای آن، و عدم کنترل دلبستگیهاست. «زُیِّنَ لِلنَّاسِ ...»
۲. جلوۀ دنیا برای مردمِ عادّی است، نه افراد فرزانه. «زُیِّنَ لِلنَّاسِ» در نظر همسر فرعون که فرزانۀ تاریخ است، کاخ و طلای او بیارزش است. «نجّنی من فرعون و عمله»، «تحریم، ۱۱»
۳. علاقۀ بیش از حد به زن و فرزند، بیش از هر چیز مایۀ دلبستگی انسان به دنیا میگردد. «حُبُّ الشَّهَواتِ مِنَ النِّساءِ وَ الْبَنِینَ»
۴. مراقب باشیم که زینتها و جلوههای دنیا، مقدّمۀ غفلت از آخرت است. «زُیِّنَ لِلنَّاسِ»، «وَاللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»
۵. یکی از عوامل بد عاقبت شدن، شیفتگی و دلبستگی به دنیاست. زیرا عاقبت نیکو تنها نزد خداست. «زُیِّنَ لِلنَّاسِ»، «اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»
۶. یکی از شیوههای تربیتی، تحقیر مادّیات و بیان عظمت معنویات است. «ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»
۷. بهترین راه برای کنترل علائق مخرّب، مقایسۀ آن با الطاف جاودانۀ الهی است. «وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ»
تفسیر صفحۀ ۵۱ قرآن کریم- سورۀ آل عمران- آیۀ ۱۵- تفسیر نور:
«قُلْ أَ أُنَبِّئُکُمْ بِخَیْرٍ مِنْ ذلِکُمْ لِلَّذِینَ اتَّقَوْا عِنْدَ رَبِّهِمْ جَنَّاتٌ تَجْرِی مِنْ تَحْتِهَا الْأَنْهارُ خالِدِینَ فِیها وَ أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ وَ رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ» بگو: آیا شما را به بهتر از اینها (که محبوب شماست) خبر دهم؟ برای کسانی که تقوا داشته باشند، نزد پروردگارشان باغهایی (بهشتی) است که از زیر (درختان) آن نهرها جاری است. برای همیشه در آنجا (بهرهمند) هستند و همسرانی پاک (خواهند داشت) و رضا و خشنودی خداوند (شامل حالشان میشود) و خداوند به حال بندگان بیناست.
نکتههای سورۀ آل عمران- آیۀ ۱۵:
در آخرین جمله از آیۀ قبل خواندیم که عاقبتِ نیک نزد خداوند است «وَ اللَّهُ عِنْدَهُ حُسْنُ الْمَآبِ» این آیه سیمایی از بهشت نیکوکاران را ترسیم میکند.
پیامهای سورۀ آل عمران- آیۀ ۱۵:
۱. در دعوت مردم به حق، آنان را به مقایسۀ دنیا و آخرت دعوت کنیم. «قُلْ أَ أُنَبِّئُکُمْ بِخَیْرٍ...»
۲. دوام و ثباتِ بهشت، و رضایت خداوند کجا و لذایذ موقّت و ناپایدار دنیا کجا؟ «ذلِکَ مَتاعُ الْحَیاةِ الدُّنْیا»، «قُلْ أَ أُنَبِّئُکُمْ»
۳. افراد با تقوا، شیفتۀ زرق و برق دنیا نمیشوند. «متّقین» در این آیه، در مقابل «لِلنَّاسِ» در آیۀ قبل به کار رفته است.
۴. ملاک رسیدن به نعمتهای آخرت، تقوی است. «لِلَّذِینَ اتَّقَوْا»
۵. تشویق باید هماهنگ با خواستههای طبیعی و فطری باشد. «الْأَنْهارُ»، «أَزْواجٌ»، «خالِدِینَ»
۶. پاکدامنی و پاکیزگی، برترین ارزش است. «أَزْواجٌ مُطَهَّرَةٌ»
۷. لذّتهای متّقین، تنها محدود به لذایذ مادّی نیست، رضایت الهی بالاترین لذّت معنوی است. «رِضْوانٌ مِنَ اللَّهِ»
۸. ادّعای تقوی را کم کنیم، خداوند بصیر و داناست. «وَ اللَّهُ بَصِیرٌ بِالْعِبادِ»
منبع: تفسیر نور، محسن قرائتی، ج ۲، ص ۲۱ - ۲۸.
بسم الله الرحمن الرحیم
سوره انعام آیه ۱۶۵
وَهُوَ الَّذِی جَعَلَکُمْ خَلَائِفَ الْأَرْضِ وَرَفَعَ بَعْضَکُمْ فَوْقَ بَعْضٍ دَرَجَاتٍ لِیَبْلُوَکُمْ فِی مَا آتَاکُمْ إِنَّ رَبَّکَ سَرِیعُ الْعِقَابِ وَإِنَّهُ لَغَفُورٌ رَحِیمٌ ﴿۱۶۵﴾
۱۶۵ - و او کسى است که شما را جانشینان (و نمایندگان خود) در زمین قرار داد، و بعضى را بر بعض دیگر، درجاتى برترى داد تا شما را به آنچه در اختیارتان قرار داده بیازماید مسلما پروردگار تو سریع الحساب ، و آمرزنده مهربان است (به حساب آنها که از بوته امتحان نادرست در آیند زود مى رسد، و نسبت به آنها که در مسیر حق گام بر مى دارند مهربان مى باشد).
It is He who has made you caliphs in the earth and raised some of you in rank above others, so that He might try you in what He has given you. Swift is your Lord in retribution; yet He is Forgiving, Merciful. (165)
تفسیر
در این آیه که آخرین آیه سوره انعام است به اهمیت مقام انسان و موقعیت او در جهان هستى اشاره مى کند تا بحثهاى گذشته در زمینه تقویت پایه هاى توحید و مبارزه با شرک ، تکمیل گردد، یعنى انسان ارزش خود را به عنوان برترین موجود در جهان آفرینش بشناسد تا در برابر سنگ و چوب و بتهاى گوناگون دیگر سجده نکند و اسیر آنها نگردد، بلکه بر آنها امیر باشد و حکومت کند.
لذا در جمله نخست مى فرماید: او کسى است که شما را جانشینان (و نمایندگان خود) در روى زمین قرار داد (و هو الذى جعلکم خلائف الارض .
انسانى که نماینده خدا در روى زمین است ، و تمام منابع این جهان در اختیار او گذارده شده ، و فرمان فرمانروائیش بر تمام این موجودات از طرف پروردگار صادر شده است ، نباید آنچنان خود را سقوط دهد که از جمادى هم پست تر گردد و در برابر آن سجده کند.
سپس اشاره به اختلاف استعدادها و تفاوت و مواهب جسمانى و روحى مردم و هدف از این اختلاف و تفاوت کرده ، مى گوید: و بعضى از شما را بر بعض دیگر درجاتى برترى داد تا به وسیله این مواهب و امکانات که در اختیارتان قرار داده است شما را بیازماید (و رفع بعضکم فوق بعض درجات لیبلوکم فى ما آتاکم ).
و در پایان آیه ضمن اشاره به آزادى انسان در انتخاب راه خوشبختى و بدبختى نتیجه این آزمایشها را چنین بیان مى کند: پروردگار تو (در برابر آنها) که از بوته این آزمایشها سیه روى بیرون مى آیند سریع العقاب و در برابر آنها که در صدد اصلاح و جبران اشتباهات خویش بر آیند آمرزنده و مهربان است (ان ربک سریع العقاب و انه لغفور رحیم ).
تفاوت در میان انسانها و اصل عدالت
شک نیست که در میان افراد بشر یک سلسله تفاوتهاى مصنوعى وجود دارد
که نتیجه مظالم و ستمگرى بعضى از انسانها نسبت به بعض دیگر است مثلا جمعى مالک ثروتهاى بى حسابند، و جمعى بر خاک سیاه نشسته اند، جمعى بر اثر فراهم نبودن وسائل تحصیل ، جاهل و بیسواد مانده اند و جمع دیگرى با فراهم شدن همه گونه امکانات به عالیترین مدارج علمى رسیده اند، عدهاى به خاطر کمبود تغذیه و فقدان وسائل بهداشتى ، علیل و بیمارند، در حالى که عده دیگرى بر اثر فراهم بودن همه گونه امکانات ، در نهایت سلامت به سر مى برند.
اینگونه اختلافها ثروت و فقر، علم و جهل ، و سلامت و بیمارى ، غالبا زائیده استعمار و استثمار و اشکال مختلف بردگى و ظلمهاى آشکار و پنهان است .
مسلما اینها را به حساب دستگاه آفرینش نمى توان گذارد، و دلیلى ندارد که از وجود اینگونه اختلافات بى دلیل دفاع کنیم .
ولى در عین حال نمى توان انکار کرد که هر قدر اصول عدالت در جامعه انسانى نیز رعایت شود باز همه انسانها از نظر استعداد و هوش و فکر و انواع ذوقها و سلیقه ها و حتى از نظر ساختمان جسمانى یکسان نخواهند بود.
ولى آیا وجود این گونه اختلافات مخالف با اصل عدالت است یا به عکس عدالت به معنى واقعى ، یعنى هر چیز را به جاى خود قرار دادن ایجاب مى کند که همه یکسان نباشند.
اگر همه افراد جامعه اسلامى مانند پارچه یا ظروفى که از یک کارخانه بیرون مى آید، یک شکل ، یکنواخت با استعداد مساوى و همانند بودند، جامعه انسانى یک جامعه مرده بى روح ، خالى از تحرک و فاقد تکامل بود.
درست به اندام یک گیاه نگاه کنید ریشه هاى محکم و خشن ، با ساقه هاى ظریفتر اما نسبتا محکم ، و شاخه هائى لطیفتر و بالاخره برگها و شکوفه ها و گلبرگهائى که هر کدام از دیگرى ظریفتر است دست به دست هم داده و یک بوته گل زیبا را ساخته اند، و سلولهاى هر یک به تفاوت ماموریتهایشان کاملا مختلف و استعدادهایشان به تناسب وظائفشان متفاوت است .
عین این موضوع در جهان انسانیت دیده مى شود، افراد انسان رویهمرفته نیز یک درخت بزرگ و بارور را تشکیل مى دهند که هر دسته بلکه هر فردى رسالت خاصى در این پیکر بزرگ بر عهده دارد، و متناسب آن ساختمان مخصوص به خود، و این است که قرآن مى گوید این تفاوتها وسیله آزمایش شما است زیرا همانطور که سابقا هم گفتیم آزمایش در مورد برنامه هاى الهى به معنى تربیت و پرورش است ، و به این ترتیب پاسخ هر گونه ایرادى که بر اثر برداشت نادرست از مفهوم آیه عنوان مى شود روشن خواهد گردید.
خلافت انسان در روى زمین
نکته جالب دیگر اینکه : قرآن کرارا انسان را به عنوان خلیفه و نماینده خدا در روى زمین معرفى کرده است ، این تعبیر ضمن روشن ساختن مقام بشر، این حقیقت را نیز بیان مى کند که اموال و ثروتها و استعدادها و تمام مواهبى که خدا به انسان داده ، در حقیقت مالک اصلیش او است ، و انسان تنها نماینده و مجاز و ماذون از طرف او مى باشد و بدیهى است که هر نمایندهاى در تصرفات خود استقلال ندارد بلکه باید تصرفاتش در حدود اجازه و اذن صاحب اصلى باشد. و از اینجا روشن مى شود که مثلا در مساله مالکیت ، اسلام هم از اردوگاه کمونیسم فاصله مى گیرد و هم از اردوگاه کاپیتالیسم و سرمایه دارى ، زیرا دسته اول مالکیت را مخصوص اجتماع ، و دسته دوم در اختیار فرد مى داند، اما اسلام مى گوید: مالکیت نه براى فرد است و نه براى اجتماع ، بلکه در واقع براى خدا است و انسانها وکیل و نماینده اویند و به همین دلیل اسلام هم در طرز در آمد افراد، نظارت مى کند، و هم در چگونگى مصرف ، و براى هر دو قیود و شروطى قائل شده است که اقتصاد اسلامى را به عنوان یک مکتب مشخص در برابر مکاتب دیگر قرار مى دهد.
حضرت آیت الله امام خامنهای:
دوران امپراتوری آمریکا همانند امپراتوری پایانیافتهی شوروی رو به اضمحلال است. آمریکا، با تبلیغات دروغین و غیر واقعی، قدرت خود را بیش از آنچه در توان او است نشان میدهد، امّا واقعیّت اثبات کرده که آمریکا یک قدرت محدود است. امروز، با قدرت کاملهی خداوند، آمریکا در دام خلیج فارس گرفتار آمده و تحوّلات جهانی نیز افق و آیندهی درخشانی را برای عالم اسلام و تفکّرات اسلامی بشارت میدهد ... ۱۳۶۹/۰۹/۱۸
حضرت آیت الله امام خامنهای:
اگر ما روی فرهنگ عمومی کار نکنیم، در توسعهی اقتصادی هم خواهیم ماند. این، تازه در صورتی است که ما محور را توسعهی اقتصادی بگیریم. البته در جامعهی اسلامی، محور این نیست؛ توسعهی اقتصادی وسیله است. بههرحال، از هر طرف که حرکت میکنیم، میبینیم که به فرهنگ میرسیم و راهها واقعاً به فرهنگ ختم میشود. برای فرهنگ باید کار کرد ...۱۳۶۹/۰۹/۱۹
هوشیاری و آمادگی، لازمهی مسلمانی
حضرت آیت الله امام خامنهای:
بارها تکرار شده است که لازمهی مسلمانی، هوشیاری و آمادگی است. مسلمان آن نیست که بنشیند تا خطر او را غافلگیر کند و سراسیمه دنبال علاججویی باشد؛ بلکه مسلمان آن است که به حکم قرآن - که فرموده است: «و اعدّوا لهم مااستطعتم من قوّة و من رباط الخیل»(سوره مبارکه الأنفال آیه ۶۰) - خود را از پیش در حد اعلای توان آماده میکند. ما بخصوص به خاطر تهدیدهایی که نظام جمهوری اسلامی و کشور عزیزمان همواره پیرامون خود داشته است و امروز هم دارد، باید این حکم «اعدّوا» را به معنای دقیق کلمه بفهمیم و عمل کنیم ... ۱۳۶۹/۰۹/۲۴
https://farsi.khamenei.ir/speech?nt=2&year=1369
شهدای والامقام واقعه کربلا
یا لَیتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً
عبد الرّحمن بن عبد الرّب انصارى
عبدالرحمان بن عبد رب انصاری خزرجی از اصحاب پیامبر(ص) و امام علی(ع) و از شهدای کربلا. او در واقعه غدیر حضور داشت و از راویان حدیث غدیر است. او از کسانی است که در روز رحبه در برابر مردم به ماجرای غدیر و سخن پیامبر درباره ولایت امام علی(ع) شهادت داد...
https://imamhussain.org/persian/31418
شهید مدافع حرم شهید «مهدی قاضیخانی»

شهید مدافع حرم شهید هادی شریفی در معراج شهدا با پیکر عزیزشان وداع کردند. شهید شریفی بهمن ۱۳۹۴ برای دفاع از حرم حضرت زینب (س) راهی سوریه شد و ۱۳ فروردین ۱۳۹۵ به شهادت رسید. پیکر مطهر وی از طریق آزمایش DNA توسط مرکز ژنتیک نور سپاه تعیین هویت و بعد از گذشت پنج سال از شهادتش شناسایی شد.

به من میگفت: «از امام چیزهای دنیایی نخواه! کم هم نخواه! بگو آقاجان، معرفت خودِت رو به من بده!»
بخشی از وصیتنامه شهید حشمیپور:
شهادت: بیست و دوم اسفندماه ۱۳۶۳، در جزیرهی مجنون
من بهعنوان یک فرد معتقد به جمهوری اسلامی و یک مسلمان و [برای] یک تکلیف الهی به جبهه رفتهام. من این راه را آگاهانه انتخاب کردهام و با هیچ زور و اجباری به جبهه نرفتهام ...
ای خواهران عزیز، چون زینب کبری(ع) در برابر مرگ برادرش مقاومت کنید. همیشه پیرو ولایت فقیه باشید ...
بخشی از وصیتنامه شهید امرالله بابابزرگی
شهادت: ۲۱ بهمنماه ۱۳۶۴ با اصابت ترکش در منطقه امالرصاص
گوش به فرمان امام باشید ... زیرا سخن او سخن قرآن است. خداوند وجودش را تا انقلاب مهدی(عج) حفظ کند ...
ای کاش خون ما برای اسلام مؤثر واقع شود و خداوند گناهانمان را ببخشد. اگر صدها جان داشته باشیم، آن را نثار قرآن و اسلام میکنیم ...
بخشی از وصیتنامه شهید «یحیی یاری»
شهادت: بیست و هشتم مرداد سال ۱۳۶۶ در منطقه قلاویزان مهران
وصیت من به خواهرانم این است که براى ما شیون و زارى نکنند چونکه در راه حق جان دادن نگرانى ندارد. نگرانى و خوارى آنجاست که دشمن در خاک پاک انقلاب امام باشد و ما در خانه بنشینیم. پس به خاطر احترام به خون شهیدان حجابتان را رعایت کنید و به دختر من که مادر آینده انقلاب است راه و رسم عبادات و دین و دیانت بیاموزید ...
بخشی از وصیتنامه شهید «قاسم احمدی طیفکانی»
شهادت: پنجم مهر ماه ۱۳۶۰ در کرخه
خداوند را سپاس گزارم؛ با نام او به امید خداوند متعال این تکلیف شرعی خود را انجام خواهم داد و این جان ناقابل را فدای انقلاب اسلامی میکنم ... از ملت قهرمان ایران... تقاضا دارم که همان گونه که تا کنون ادامه دادهاند، به راهی که آن را صراط مستقیم میدانند پایبند بمانند و در مقابل توطئههای شرق و غرب بایستند و از این مسیر نترسند. اگر چه برخی از برادران شما در جبهه یا پشت جبهه شهید میشوند، هیچگونه ناراحتی و دلسردی نداشته باشند؛ زیرا از هر قطرهی خون این شهیدان صدها حزبالله متعهد پدید میآید...

بخشی از وصیتنامه شهید «حمیدرضا ذاکری دهوسطی»
شهادت: پنجم مهر ماه ۱۳۶۰، در محور آبادان ماهشهر
خدمت برادران و خواهران عزیزم؛ از شما تقاضا دارم که به دنبال هرچه بیشتر اسلام و قرآن باشید و هر یک از شما، حسینوار و فاطمهوار در راه اسلام کوشا باشید. امید امام و همه شهداى اسلام شما هستید. همیشه تقوا پیشه خود کنید. پس بدانید که چه بار سنگینی بر دوش دارید؛ هوشیار باشید و خودسازی کنید. به دنبال شناخت و درک بیشتر قرآن بروید و هر روز قرآن بخوانید تا منطق شما استوار شود ... امیدوارم که خداوند بخشنده مهربان، همه ما را در راه اسلام نگاه دارد و همه ما به آن درجه برسیم که از جان و مال خود در راه خدا انفاق کنیم ...
بخشی از وصیتنامه شهید «کریم کلمی»
شهادت: مهر ۱۳۶۳ در منطقه عملیاتی میمک
من از تمام ملت مسلمان ایران میخواهم که امام را تنها نگذارند و همیشه پشتیبان ولایت فقیه باشند و از ملت به پا خواسته ایران میخواهم که راه این شهیدان را ادامه دهند، زیرا این انقلاب با خون این شهیدان به اینجا رسیده است ما باید از خون این شهیدان دفاع کنیم ... از تمام دوستان و قومان و ملت ایران میخواهم که راه این شهیدان را ادامه دهند برادران و دوستان جبههها را خالی نگذارید و همیشه جبههها را پر کنید و ما تا آخرین قطره خونی که داریم در راه این انقلاب و این شهیدان خواهیم جنگید ...
بخشی از وصیتنامه شهید «محمد کوهی»
شهادت: یازدهم مهرماه ۱۳۶۲، در منطقه عملیاتی قلاویزان مهران
ای فرزندانم، این انقلاب را حفظ کنید و پیرو خط امام خمینی باشید.
همواره و در هر حال، نماز را برپا دارید و واجبات را ترک نکنید.
بخشی از وصیتنامه شهید «محمد توسلی»
شهادت: ۸ مهر ۱۳۵۹، در سن ۲۲ سالگی، در مریوان
شما ای پدرها و مادرها بدانید در پیشگاه خداوند مسئول هستید فرزندانتان را به روش اسلامی تربیت کنید، آنها را ترسو و بی تفاوت تربیت نکنید. مردان و زنانی از آنان بسازید که نمونه باشند، نمونه یک مسلمان متعهد، مثل مسلمانان صدر اسلام که با جان خود اسلام را یاری کردند. سعی کنید اخلاق اسلامی را در بین کودکان خود رواج دهید، تا جامعهای که از این کودکان ساخته میشود یک جامعه اسلامی باشد.
بخشی از وصیتنامه شهید «نورالدین موسی»
شهادت: شانزدهم مهرماه ۱۳۶۱ در منطقه مرزی مهران
امروز مرگ باافتخار هزار بار بهتر از زندگى در سایه مستکبرین است، امروز روز یارى اسلام و مسلمین است.
اى کاش هزار جان داشتم و هر بار که شهید میشدم دوباره به صحنه برمیگشتم که به آنان بفهمانم عاشق خط سرخ ولایت فقیه هستم. دوستان شما را به خدا بى مطالعه افراد را طرد نکنید، گول منافقین را نخورید، دوستان خود را بشناسید و از دشمنان غافل نشوید ...

بخشی از وصیتنامه شهید ذبیحالله عاصیزاده
شهادت: 21 مهرماه سال 1362 در منطقه بانه
شما باید حافظ ولایت فقیه باشید و امام و رهبرمان را همچون نگین انگشتر درمیان خود نگهدارید ...
نگذارید خون شهیدان ما بخشکد و باید هر چه سریعتر و با سرعت عمل بیشتر راهشان را ادامه دهید، راه همان راه حسین است. هدف اسلام است و مقصد کربلا و سپس قدس عزیز است ...
ای آمریکا از همین جا به تو هشدار می دهم هر حیله ای بکاربری به ضرر خودت تمام می شود و خواهی دید که در همین نزدیکیها با ملتهای مسلمان متحد می شویم. و رژیمهای دست نشاده ات را سرنگون می کنیم و اول به سراغ این فرزند نامشروعت که اسرائیل است خواهیم آمد و خواهی دید که با قدرت الهی کارش را تمام کرده و به سراغت خواهیم آمد ...
https://harimeharam.ir/shohada/22/1
شهید مدافع حرم شهید سید علی زنجانی
تاریخ شهادت : 1398/12/09 محل شهادت : سراقب - ادلب - سوریه
https://www.golzar.info/350800
شهید مدافع حرم شهید محمدعیسی وطنی
شـهادت: ۱۳۹۵/۰۲/۱۶
خان طومان توسط تروریست های تکفیری
نماز و حجاب از جمله مسائلی است که همواره مورد تاکید شهدا بوده است. شهیدان مدافعان حرم «ایوب رحیمپور»، «محمد هادینژاد» و «علی اکبر شیرعلی» نیز در وصیت نامه خود اطرافیان را به رعایت حجاب و اقامه نماز دعوت کرده اند ...
بخشی از وصیتنامه شهید مدافع حرم شهید ایوب رحیمپور:
وصیت میکنم خواهرم حجاب، مجوز ورود تو به بهشت است، آیا واقعا بهشت را نمیخواهی؟ ...
بخشی از وصیتنامه شهید مدافع حرم
شهید محمد هادی نژاد:
من نماز میخوانم تا خودم سبک شوم. اگر نمازم ترک شود قلبم درد میگیرد. احساس میکنم دیدار دوستی با ارزش را از دست دادم ...

بخشی از وصیتنامه شهید مدافع حرم شهید علی اکبر شیرعلی:
خواهرم، آبروی حجـاب زینب و فاطمه(س) در دست شما است و بدانید که اقتـدار این دو بزرگـوار به حجـاب آنان بود ...
بخشی از وصیتنامه شهید مدافع حرم شهید محمود هاشمی سنجانی:
عاجزانه از شما بسیجیان ایران زمین میخواهم: شما را به خون شهدای عزیز و بزرگوار؛ نگذارید این انقلاب به دست نااهلان بیفتد و گوشتان به پیامهای رهبر فرزانه باشد ...
همسرشهید مدافع حرم شهید روزبه هلیسایی:
«متاسفانه وصیتنامه همسرم به دست ما نرسیده است، گویا متن وصیتنامه در زمان شهادت در جیب لباس حاج آقا بود و به همین دلیل به دست ما نرسید. ولی از توصیههای زبانی حاج آقا به ما این بود که پیرو ولایت فقیه باشیم. سعی کنیم اعمالمان طوری باشد که دل امام زمان(عج) شاد بشود و سعی کنیم با اعمالمان به امام عصر(عج) خدمت کنیم. در مورد رعایت حجاب خیلی به ما توصیه میکردند میگفت: مراقب باشیم دچار غفلت از نفس خودمان نشویم زیرا شیطان از غفلت ما استفاده میکند و مسیر ما را دچار انحراف خواهد کرد. در مورد غیبت نکردن خیلی توصیه و تاکید میکردند.»
https://navideshahed.com/fa/news/599592
شهید علیرضا قنبری
شهادت: ۱۴۰۴/۰۴/۰۲
از شهدای جنگ ۱۲روزه توسط حملات رژیم صهیونیستی
مادر شهید:
جوانها میتوانند آینده این کشور را بسازند. از همه جوانان میخواهم گوش به سخنان رهبر معظم انقلاب بسپارند و به آن عمل کنند ...
شهید ناصر پاکدامن
شهید پرویز چراغی
شهید پرویز پاکدامن
شهید رحمان خادم رضائیان
شهید سهراب رفیعی سامانی
شهید رحیم بیات
شهید رحمان قربانی نسب
شهید رسول اسدی مخبر
شهید صاحب علی عظیمی
کانال فضیلتها | کانال طاووس الجَنَّه | کانال شَرحِ سِرّ ( تماشاگه راز)
پایگاه اطلاعرسانی سید ابراهیم رئیسی:
الّلهُمَّ صَلِّ عَلَی مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ و عَجّل فَرَجَهم
*****

التماس دعا












_(317)_pkgd.png)
_(318)_264.png)
















































_gbjl.gif)



